نيايشنيايش، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 9 روز سن داره

امید و آرزوی مامانی و بابایی

عروسی

عروسی پسر خاله مامان هم به خوبی و خوشی تموم شد و به همهون خیلی خوش گذشت دختر من تقریبا تموم عروسی بغل بابا و بابابزرگ بودی و اصلا هم احساس ناراحتی نکردی فقط آخر شب دیگه خوابت میومد و مامان و بابا هم به خاطر گل کوچولو شون دیگه باقی عروسی که کاروان عروسی و خونه عروس و داماد که یه مجلس دیگه داشتند رو نرفتیم (فقط به خاطر تو ) عمو امیر محمود عزیز و خاله ملیحه مهربون پیوندتان مبارک   ...
10 شهريور 1391

تولد دختر نازنینم

بالاخره تولد دختر قشنگم به خوبی و خوشی تموم شد دلم میخواست بهترین تولد رو برات بگیرم منو بابایی تمام سعی خودمون رو کردیم تا یه شب به یاد موندنی رو برات رقم بزنیم عزیزم باورش برامون سخته اما تو یه ساله شدی از چند ماه قبل درگیر کارهای تولد بودیم همه مهمونا از جشن کوچیک ما خوششون اومده بود مخصوصا از زنبور کوچولوی مامان الهی قربون دختر گلم بشم  با اینکه خوابت میومد اما حسابی با ما همکاری کردی  و کلی هم میخندیدی و میرقصیدی و از اینکه اینهمه فامیل مهربون دورت بودند خوشحال بودی مامانی یه کلیپ برای دختر گلش سفارش داده بود که وقتی به دستمون رسید و برای اولین بار با بابایی نگاه کردیم اشک تو چشمامون جمع شده بود خیلی سعی داشتم...
4 شهريور 1391
1